اندر اوصاف فیلسوفان صهیونیست !
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۰۹۳۰۸
۱- هابرماس، فیلسوف آلمانی در مورد کشتار بیرحمانه زنان، کودکان و ویرانسازی مدارس، مساجد، کلیساها و بیمارستانها در غزه به همراه دو فیلسوف صهیونیست دیگر بیانیهای صادر کرده و اقدامات ارتش اسرائیل را «اصولی» دانسته است!
او با تردستی خود را بهعنوان یک اندیشمند چپگرا معرفی کرده است، درحالیکه همه چپگرایان عالم امروز علیه آمریکا و اسرائیل سازههای اصلی تظاهرات میلیونی مردم در
۵ قاره را تشکیل میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیانیه هابرماس یک رونمایی از فیلسوفان سیاسی صهیونیسم است که اندیشههای منحط خود را بر بخشی از جامعه دانشگاهی تحمیل کردهاند.
فیلسوفان صهیونیست معتقدند بشر در موقعیتی از تاریخ است که خدا غایب است لذا هر غلطی و جنایتی را میتواند مرتکب شود.
در برابر این فیلسوفان، کسانی هستند که معتقدند اسرائیل، محصول روایتی از تاریخ است که واقعیت ندارد. اسرائیل یک «ناداستان» است که براساس توهم، تخیل، تحریف و دروغ نوشتهشده است.
۲- از بیانیه هابرماس میتوان فهمید که چرا برخی از اصلاحطلبان که سر در آخور «فتنه» علیه نظام، مردم و انقلاب دارند در مورد حمایت از مردم فلسطین تردید دارند و سکوت کردهاند و یا بیشرمانه از اسرائیل حمایت میکنند!
برخی اصلاحطلبان در ایام فتنه میزبان او در دانشگاه تهران بودند.
«اصولی» که هابرماس از آن یاد میکند و اسرائیل غاصب را مجاز به ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی میکند، همان اصولی است که مدرنیته براساس آن پایهگذاری شده است و در نیمه اول قرن بیستم با دو جنگ جهانی میلیونها انسان را به کام مرگ کشاند. جنگ جهانی اول و دوم محصول مناقشات جاهطلبانه سه فرزند مدرنیته یعنی «فاشیسم»، «کمونیسم» و «لیبرالیسم» بود. برخی محافل علمی و دانشگاهی ما از عفونت فکری فاشیسم، کمونیسم و لیبرالیسم رنج میبرند.
آنها اجازه نمیدهند انقلابیون با اندیشههای ناب الهی این گندزدایی را انجام دهند.
۳- خداوند رحمت کند حضرت علامه طباطبایی را؛ او در دهه ۳۰ کمر همت بست و با جمعی از شاگردان خود نقد متأملانه و متفکرانه محصولات فکری مدرنیسم را در دستور کار حوزه علمیه قم قرار داد. اما سرسپردگان عقلانیت مدرن تاب شنیدن نقدهای بنیادین به تفکر غربی را نداشتند و حتی تا چاقوکشی علیه متفکر نامدار معاصر یعنی آیتالله شهید مطهری پیش رفتند!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت علامه طباطبایی فرمودند: «علامه طباطبایی استاد تهاجم به اندیشههای مهاجم بود»
و نیز فرمودند: «اغلب شاگردان علامه طباطبایی جزو شهیدان انقلاب و نقشآفرینان در انقلاب اسلامی بودند.»
اینکه در اولین ماههای انقلاب دو فیلسوف الهی از شاگردان علامه یعنی آیتالله مطهری و آیتالله مفتح به تیغ ترور سپرده شدند، نشان از آن میداد که هرگونه تحولخواهی برای خروج از پارادایم مدرنیته را فیلسوفان صهیونیست کفر میدانند و اجازه «افقگشایی» فکری را ذیل نام انقلاب اسلامی نمیدهند.
۴- جامعه دانشگاهی ما گرفتار یک «دشمن خانگی» است که از آبشخور فیلسوفان صهیونیست در حوزه حقوق، علوم سیاسی و جامعهشناسی تغذیه میکند. مأموریت این جماعت «انسدادآفرینی» در راه پیشرفت کشور و مسئلهسازی و شبههپراکنی در برابر حقانیت اسلام، انقلاب و امام (ره) است.
این دشمن خانگی اجازه «افقگشایی» در حل مشکلات مردم نمیدهد تا ثابت کند، اسلام در حل مشکلات انقلاب، عاجز است.
لذا رهبری عزیز در همین دیدار با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت علامه طباطبایی فرمودند: «ما نیازمند پایگاه فکری تهاجمی برای پاسخ به شبهات هستیم. تشکیل پایگاه فکری تهاجمی را باید از علامه طباطبایی یاد بگیریم.»
۵- امروز مردم ۵ قاره جهان همگام با ملت ایران در کشورهای خود با هر فکر و ایده و نژادی به خیابانها آمدهاند.
پربسامدترین واژه در اجتماعات بشر امروز «مرگ بر صهیونیسم» است.
مردم دنیا «اسرائیل» را نماد و نمود اصلی ارزشهای مدرنیسم میدانند ارزشهایی که آمریکا و اشرار جهانی به سرکردگی انگلیس و فرانسه و آلمان از آن دفاع میکنند.
ارزشهایی که برای حفظ آن به طفل شیرخواره رحم نمیکند و کودککشی را یک ارزش میداند. ارزشهایی که مساجد و کلیساها را ویران میکند و برای اینکه ثابت کند برای جان انسانها اهمیت قائل نیست بیمارستانها و خانهها را بمباران میکند.
اسرائیل عالیترین محصول تمدن غرب است. محصول و ماهیت تمدن غرب جز جنگ و خونریزی، نقض حقوق بشر و نقض آزادیهای اساسی و مردمسالاری دینی نیست.
امروز شاهد بیداری و حرکت وجدان بشری در برابر تبهکاریهای فکری فیلسوفان صهیونیست هستیم. هیچ قدرتی نمیتواند جلوی این حرکت الهی و انسانی را بگیرد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: جامعه حقوق حوزه علمیه قم مشکلات نقض حقوق بشر علامه طباطبایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۰۹۳۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی ۳ ابربحران قابل توجه پیش رویِ نتانیاهو
فرارو- قریب به هفت ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون رژیم اسرائیل و به طور خاص شخص نخست وزیر آن بنیامین نتانیاهو و مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی این رژیم، هنوز نتوانستهاند به اهداف تعریفشده از سوی خود در قالب آن یعنی نابودسازی حماس و همچنین آزادسازی اسرای اسرائیلی نزد جنبش حماس دست یابند.
به گزارش فرارو؛ رژیم اشغالگر قدس و نتانیاهو، با چالشهای به مراتب گستردهتری نیز رو به رو شده اند. چالشهایی که در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی معنا و مفهوم پیدا میکنند و سبب شده اند تا جنگ غزه به زعم بسیاری از افکار عمومی صهیونیست و حتی متحدان غربی اسرائیل، چیزی جز یک جنگ گُنگ و نامفهوم نباشد.
در این راستا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها، با اَبربحرانهای قابلتوجهی رو به رو است که غلبه بر آنها، چندان ساده به نظر نمیرسد. بحرانهایی که میتوانند در نهایت حیات سیاسی وی را به نقطه پایان برسانند و حتی او را با سناریوهای تکان دهندهای نظیر بازداشت شدن و محاکمه اش مواجه سازند.
در ادامه، به ۳ ابربحرانی که نتانیاهو در وضعیت کنونی به آنها دچار است، اشاره میشود.
۱. پایان افسانه "آقای امنیت"نتانیاهو از حیث گفتمانی و هویتی، در طی سالها فعالیت خود به عنوان نخست وزیر صهیونیستها، هویت خاصی را برای خودش تعریف کرده بود. او لقبِ "آقای امنیت" را به خودش داده بود و سعی میکرد خود را به مثابه ناجی ساکنان فلسطین اشغالی معرفی کند. فردی که صهیونیستها تنها با او میتوانند طعم امنیت را بچشند و از بسیاری از چالشهای امنیتی به دور باشند.
با این حال، پس از عملیات هفتم اکتبر و بنبست اسرائیل در جنگ غزه و متعاقبا حمله موشکی-پهپادی گسترده ایران به اراضی اشغالی، تا حد زیاید این افسانه در هم شکسته است. نتانیاهو دیگر نمیتواند برای افکارعمومی صهیونیست دلیلی محکم بیاورد تا همچنان به وی اقبال و گرایش داشه باشند.
به بیان سادهتر، برَند سیاسی او به شدت خدشهدار شده و آسیب دیده است؛ معادلهای که ترمیمِ آن نیز ممکن به نظر نمیرسد. این مسائل همه از نتانیاهو تصویری ساخته اند که او به هیچ عنوان مایل به آنها نیست و یکی از اهرمهای موثر وی برای تداوم حضور در قدرت را از او سلب کرده است.
نتایج نظرسنجیهای مختلف در اراضی اشغالی در ماههای گذشته حاکی از این موضوع بوده اند که بسیاری از افکار عمومی صهیونیست بر این باورند که نتانیاهو جنگ غزه را به یک جنگ شخصی برای خود تبدیل کرده و بهتر است که هر چه سریعتر از قدرت کنار بکشد.
بسیاری از جمله جریان اپوزیسیون در اراضی اشغالی نیز با درک همین نکته بوده که خواستار کنار رفتن دولت نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودرس در فلسطین اشغالی هستند.
۲. سرگیجه صدور حکمِ بازداشت بین المللیبه تازگی، یک بحران بسیار جدیِ دیگر علیه نتانیاهو ایجاد شده است. برخی منابع آگاه اعلام کرده اند که دیوان بین المللی دادگستری به احتمال فراوان خیلی زود حکم بازداشت بینالمللی بنیامین نتانیاهو و شمار دیگری از مقامهای ارشد صهیونیست را به دلیل ارتکاب به نسلکشی و کشتار مردم فلسطین، صادر خواهد کرد. منابع نزدیک به دولت نتانیاهو اعلام کرده اند که شخص نخست وزیر اسرائیل به شدت در این رابطه نگران است و از شرکای بین المللی صهیونیستها کمک خواسته تا مانع از تحقق این سناریو شوند.
اگر دیوان بین المللی دادگستری اقدام به صدور حکم بازداشت نتانیاهو کند که احتمال تحقق این سناریو کم نیست، باید نتانیاهو را یک مهره سوخته در جهان سیاست دانست. پس از صدور حکم مذکور، هزینههای هرگونه همکاری با نتانیاهو چه در صحنه سیاست داخلی اراضی اشغالی و چه در محیطهای منطقهای و بین المللی، به شدت افزایش خواهد یافت و رسوایی و بدنامی آن دامن هرکسی که با دولت نتانیاهو در تماس باشد را خواهد گرفت.
در این میان، حتی متحدان غربی نتانیاهو نیز راهی جز فاصله گرفتن از وی برای در امان ماندن از فشارهای افکار عمومی نخواهند داشت. تمام این معادلات میتواند روند سقوط سیاسی نتانیاهو را به شدت تسریع کنند.
۳. بن بست در جنگ غزهدر نهایت باید گفت که نتانیاهو به شدت در میدانهای جنگ غزه دچار بنبست شده است. او حقیقتا نمیداند که چه باید بکند. اگر ادعاهای دور و دراز نتانیاهو در مورد قدرت نظامی اسرائیل را یک طرف بگذریم و در طرف دیگر، ناتوانی ارتش اسرائیل و نهادهای اطلاعاتی آن در تحقق اهداف خود در این جنگ را نیز مد نظر داشته باشیم، متوجه میشویم که نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس در بحرانی بی پایان گرفتار شده اند.
در شرایط کنونی نیز، گمانه زنیهای مختلفی در مورد حمله قریب الوقوع ارتش اسرائیل به شهر رفح مطرح میشود. با این حال، سوال اصلی اینجاست که آیا در شرایطی که سیلی از اعتراضات علیه رژیم اسرائیل به ویژه در دانشگاههای آمریکا در جریان است و با توجه به شرایط نامساعد داخلی و بین المللی که نتانیاهو با آنها رو به رو است، رژیم اشغالگر قدس، از این ظرفیت برخوردار است که دست به یک جنایت بزرگتر بزنند و از تبعات مرگبار آن نیز در امان بمانند؟
صورتِ این معادله به قدری روشن است که به خوبی از سناریوهای تاریک پیش رویِ نتانیاهو و دولتش حکایت دارد.